اون روزا
شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۲۷ ق.ظ
اون روزا
اون روزا بازی ها این جوری نبود
سرمون همش تو گوشی نبود
*****
کار می کردیم از همون کله ی صبح
اما بازم می گفتیم کاری نبود
*****
اون روزا ماشینامون اسب و الاغ و گاری بود
خر به جای اتوبوس قراضه و سواری بود
*****
اون روزا هر دم یکی خونه ی ما دعوت بود
غذامون اشکنه و قروتی با شربت بود
*****
صف نونواییمون مرتب ویک خط بود
نونامون بربری و خاش خاشی و سنگک بود
*****
اون روزا نقاشی ها رو دفتر و برگه نبود
خبری از مداد و قلم واسه بچه نبود
*****
همه می نوشتن با یک تکه زغال
می گرفتند با همین تکه زغال جند تا مدال
*****
خلاصه چه روزگاری بود قدیم
همه با هم می خوردیم نون وحلیم
*****
می گفتیم از خوبی های بندگی
دورهم عالی و خوب بود زندگی
****
«نویسنده:مریم شریفی»
«از نویسندگان وبلاگ»
۹۷/۱۰/۲۲