یار مهربان

معرفی جدیدترین و جذابترین کتاب ها
یار مهربان
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

کتاب شازده کوچولو

چهارشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ۰۹:۳۱ ب.ظ

شازده کوچولو

این کتاب با زبان ساده و آمیانه مفاهیم فلسفی و جالبی رابیان می کندوبا روند داستانی خود خواننده را کنجکاو تر می کند.

بخشی از کتاب :

روباه گفت: هیچ چیز را تا اهلی نکنند نمی‌توان شناخت. آدم‌ها دیگر وقت شناخت هیچ چیز را ندارند. آنها چیزهای ساخته و پرداخته از دکان می‌خرند، اما چون کاسبی نیست که دوست بفروشد آدم‌ها بی دوست مانده‌اند. تو اگر دوست می‌خواهی مرا اهلی کن!
شازده کوچولو پرسید: برای این کار چه باید کرد؟

روباه در جواب گفت: باید صبور بود. تو اول کمی دور از من به این شکل لای علف‌ها می‌نشینی. من از گوشه چشم به تو نگاه خواهم کرد و تو هیچ نمی‌گویی. زبان سرچشمه‌ی سوتفاهم است. ولی تو هر روز می‌توانی قدری جلوتر بنشینی.

فردا شازده کوچولو باز آمد.
روباه گفت: بهتر بود به وقت دیروز می‌آمدی. تو اگر هر روز ساعت چهار بعد از ظهر بیایی من از ساعت سه به بعد کم کم خوشحال خواهم شد و هرچه بیشتر وقت بگذرد احساس خوشحالی من بیشتر خواهد بود. سر ساعت چهار نگران و هیجان زده خواهم شد و آن وقت به ارزش خوشبختی پی خواهم برد. ولی اگر در وقت نامعلومی بیایی، دل مشتاق من نمی‌داند کی خود را برای استقبال تو بیاراید... آخر در هر چیز باید آیینی باشد.
شازده کوچولو پرسید : "آیین" چیست؟
روباه گفت: این هم چیزی است فراموش شده، چیزی است که باعث میشه روزی با روزهای دیگر و ساعتی با ساعت با ساعت‌های دیگر فرق پیدا کند. بدین گونه شازده کوچولو روباه را اهلی کرد و همینکه ساعت وداع نزدیک شد روباه گفت: آه... من خواهم گریست.
شازده کوچولو گفت: گناه از خود توست. من که بدی به جان تو نمی خواستم. تو خودت خواستی که من تو را اهلی کنم...
روباه گفت:درست است.
شازده کوچولو گفت: در این صورت باز گریه خواهی کرد؟
روباه گفت: البته.
شازده کوچولو گفت: ولی گریه هیچ سودی به حال تو نخواهد داشت.
روباه گفت: به سبب رنگ گندم زار گریه به حال من سودمند خواهد بود.
و کمی بعد به گفته خود افزود: یک بار دیگر برو و گل‌های سرخ را تماشا کن. آن وقت خواهی فهمید که گل تو در دنیا یگانه است. بعد برگرد و با من وداع کن، و من به رسم هدیه رازی برای تو فاش خواهم کرد.
شازده کوچولو رفت و باز گل‌های سرخ را نگاه کرد. به آنها گفت: شما هیچ به گل من نمی‌مانید. شما هنوز چیزی نشده‌اید. کسی شما را اهلی نکرده است و شما نیز کسی را اهلی نکرده‌اید. شما مثل روزهای اول من و روباه هستید. او آن وقت روباهی بود مثل صد هزار روباه دیگر. اما من او را با خود دوست کردم و او حالا در دنیا بی‌همتاست.
و گل‌های سرخ سخت رنجیدند.
شازده کوچولو باز گفت: شما زیبایید ولی درونتان خالیست. به خاطر شما نمی‌توان مرد. البته گل سرخ من در نظر یک رهگذر عادی به شما می‌ماند، ولی او به تنهایی از همه‌ی شما سر است. چون من فقط به او آب داده‌ام، فقط او را در زیر حباب بلورین گذاشته‌ام، فقط او را پشت تجیر پناه داده‌ام... چون فقط به شکوه و شکایت او، به خود ستایی او و گاه نیز به سکوت او گوش داده‌ام. زیرا او گل سرخ من است.
آنگاه پیش روباه بازگشت و گفت:
خداحافظ....!!!
روباه گفت: خداحافظ و اینک راز من که بسیار ساده است: بدان که جز با چشم دل نمی‌توان خوب دید. آنچه اصل است از دیده پنهان است.
شازده کوچولو برای اینکه به خاطر بسپارد تکرار کرد: آنچه اصل است از دیده پنهان است.
روباه گفت: آنچه به گل تو چندان ارزش داده عمریست که تو به پای او صرف کرده‌ای.
شازده کوچولو برای اینکه به خاطر بسپارد تکرار کرد: عمریست که من به پای گل خود صرف کرده‌ام.
روباه گفت: آدم‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند؛ ولی تو نباید فراموش کنی. تو هرچه را اهلی کنی همیشه مسئول آن خواهی بود. تو مسئول گل خود هستی...

***************

«شازده کوچولو گفت: ــ سلام!

فروشنده گفت: ــ سلام.

این بابا فروشنده‌ی قرص‌های ضد تشنگی بود. خریدار هفته‌یی یک قرص می‌انداخت بالا و دیگر تشنگی بی‌تشنگی.

شازده کوچولو پرسید: ــ این‌ها را می‌فروشی که چی؟

فروشنده گفت: ــ باعث صرفه‌جویی کلی وقت است. کارشناس‌های خبره نشسته‌اند دقیقآ حساب کرده‌اند که با بالا انداختن هر کدام از این قرص‌ها هفته‌یی پنجاه و سه دقیقه وقت صرفه‌جویی می‌شود.

ــ خب، آن وقت آن پنجاه و سه دقیقه را چه کار می‌کنند؟

ــ هر چی دل‌شان بخواهد...

شازده کوچولو تو دلش گفت: «من اگر پنجاه و سه دقیقه وقتِ زیادی داشته باشم خوش خوشک می‌روم به طرفِ یک چشمه...»

ویژگی ها:

*مناسب برای تمامی گروه های سنی 

*شازده کوچولو کتاب مهمی به‌شمار می‌آید. کتابی که (بر طبق آمار رسمی وبگاه اختصاصی‌اش) به بیش از ۳۰۰ زبان ترجمه شده، با فروش بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه (۱۴ میلیون نسخه فقط در خود فرانسه) یکی از پرفروش‌ترین و با ۴۰۰ میلیون خواننده یکی از پرخواننده‌ترین کتاب‌های تاریخ محسوب می‌شود. 



نظرات  (۷)

بدک نبود
پاسخ:
سلام.نظر لطفته .
آفرین عالی آموزنده و مفید
۱۸ آذر ۹۷ ، ۰۷:۵۵ نازنین کوچولو
عالی بود
۱۶ آذر ۹۷ ، ۲۱:۱۱ حامد هنرور
اگه خوشتون اومد این کتاب رو هم به خوانندگانتون معرفی کنید:

پال توئیچل یکی از انسان های منحصر به فردی بود که تعالیم اکنکار را در سال 1965 به جهانیان عرضه داشت. او یکی از سفیران معنوی بود که بارها پیش از این که تعالیم خود را در زمین آشکار سازد، توسط افراد مختلفی در مناطق درونی رویت شد. اما علاوه بر ماموریتی که در زمینه معرفی دانش باستانی سفر روح داشت، موجودی ماجرا جو وخلاق بود که نویسندگی، بزرگ ترین عشق و علاقه او در زندگی بشمار می رفت. او گاهی تجربیات شخصی خود را در قالب داستان متجلی می ساخت و اثر حاضر تحت نام شرق خطر یکی از آثار جاویدان او در این زمینه می باشد.


۱۵ آذر ۹۷ ، ۱۸:۵۰ سجاد علویان
بهترین کتاب برای کودکان و بزرگسالان بسیار آموزنده و زیبا
عالی بود
لطفا از سایت ما هم دیدن نمایید. آیلان بار
۱۴ آذر ۹۷ ، ۲۱:۳۴ دخـترکــی با قـلـب صورتــی
واقعا فوق العاده س چند بار کتابشو خوندم و هر بار برام جذابتر میشد:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی