اون روزا
اون روزا بازی ها این جوری نبود
سرمون همش تو گوشی نبود
*****
کار می کردیم از همون کله ی صبح
اما بازم می گفتیم کاری نبود
*****
تبلیغات
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
- ۹۸/۰۳/۱۵داستان پلیس و سرود کلیسا
- ۹۸/۰۲/۰۵ایا به اندازه ی کافی مرغ دارید؟؟؟؟؟؟
- ۹۷/۱۲/۰۹فرزند فاطمه می آید...
- ۹۷/۱۱/۳۰قیمت پادشاهی !!!
- ۹۷/۱۱/۱۸خرید خانه ی بهشتی!!!!
- ۹۷/۱۱/۱۶غارت زده.....!
- ۹۷/۱۱/۰۹هر چیزی ...................!
- ۹۷/۱۱/۰۹ای آفریننده ی کلمات
- ۹۷/۱۱/۰۸تو دختری!
- ۹۷/۱۱/۰۷خودکشی
محبوب ترین مطالب
- ۹۷/۰۸/۲۶موش دم بریده
- ۹۷/۰۸/۲۲رمان رنج های ورتر جوان
- ۹۷/۰۹/۰۶جشن پتو
- ۹۷/۰۸/۲۳رمان نبرد با شیاطین9
- ۹۷/۰۹/۲۲چوپان
- ۹۷/۰۸/۲۱رمان جن گیر
- ۹۷/۱۱/۰۹هر چیزی ...................!
- ۹۷/۰۸/۲۳رمان نبرد با شیاطین 10
- ۹۷/۰۸/۲۴رمان مادام بواری
- ۹۷/۰۸/۲۳رمان نبرد با شیاطین8
مطالب پربحث‌تر
- ۹۷/۰۹/۱۵رمان رویای دویدن
- ۹۷/۰۹/۱۴کتاب شازده کوچولو
- ۹۷/۰۹/۰۷کتاب استاد عشق
- ۹۷/۱۰/۰۱بالا وپایین منار
- ۹۷/۰۹/۱۰مثنوی دانشجویی
- ۹۷/۱۰/۲۲اون روزا
- ۹۷/۰۸/۱۰رمان شطرنج شکسته
- ۹۷/۰۹/۰۶لالایی بخواب ای گل
- ۹۷/۰۹/۰۶جشن پتو
- ۹۷/۰۸/۲۵ارباب حلقه ها 1
کتاب مثنوی دانشجویی
در این کتاب مسائل و مشکلات فرهنگی، صنفی و اجتماعی دانشجویان به زبان طنز بیان شده است. بخش اعظم این کتاب در دوران دانشجویی نویسنده تحریر شده است.
قصمتی از کتاب:
باب چهارم:
باز هم در عشق و حکایت آن جوان عذب کی به خواستگاری
کنیزک...ببخشید دختری دانشجو رفت و ندادندش و الخ
باز هم با عشق با نام خدا
با سلام ای دوستان آشنا
....در میان باغ آن دانشکده